سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سایت کتاب پیچ بهترین سایت دانلود کارآموزی و پروژه

دانلود پروژه فرهنگ و دموکراسی

تعداد صفحات:27
نوع فایل:word
فهرست مطالب:
مقدمه
تعریف فرهنگ
تعریف فرهنگ سیاسی
تعریف فرهنگ سیاسی از دیدگاه گابریل آلموند و لوسین پای
فرهنگ سیاسی و توسعه سیاسی
رابطه فرهنگ سیاسی با مدنیت توسعه
انواع فرهنگ سیاسی
اهمیت و ارزیابی فرهنگ سیاسی
جایگاه فرهنگ در نظام بین الملل
دموکراسی چیست؟
اصول اساسی دموکراسی
دموکراسی کهن
دموکراسی جدید
ارکان دموکراسی از دیدگاه بزرگ ترین حقوقدانان معاصر
مفهوم دموکراسی از دیدگاه اندیشمندان
آینده نگری فوکویاما در باره اسلام پس از جنگ سرد
برخورد تمدن ها (نظریه هانتینگتن)
نظریه لیبرال
پیوند ناگسستی دموکراسی و حقوق بشر
مواردی که باعث تفاوت و عدم پیوند فرهنگ و دموکراسی در جوامع میشود
هند الگوی موفق دموکراسی
نتیجه

مقدمه:
هرگاه که بشر جامعه ای تشکیل داده، فرهنگ نیز به وجود آمده. فرهنگ سازه ای است اجتماعی، چنان پیچ در پیچ و چند بعدی که ارائه تعریفی جامع از آن دشوار است. سبک های ادبی – هنری یک جامعه تشکیل دهنده بخشی از فرهنگ آن جامعه است. همچنین در یک جامعه، پیدایش فرهنگ سیاسی، مرکب از رفتار و عقایدی که زندگی اجتماعی را شکل میبخشد و مردم نگرش هایی را در مورد چگونگی اداره جامعه ایجاد میکند، نیز محتمل است. از آن جایی که در غرب معنی و مفهوم فرهنگ بیشتر فرهنگ مادی تلقی میگردد، بنابراین برای واژه فرهنگ تعاریف بسیار گوناگونی وجود دارد. بطور مثال فرهنگ گاهی بعنوان یک کمک کننده در زندگی انسان و عامل پذیرفته شدن به طرد او از جامعه و گروه میباشد. گاهی بعنوان عاملی میان فرد یا محیط پیرامون وی رابطه برقرار میکند و شناختی از محیط به انسان میدهد.
فرهنگ آن جنبه از زندگی است که میان فرد و محیط پیرامون رابطه برقرار میسازد و این امکان را برای فرد فراهم میکند تا درباره پدیده های محیط اطراف خود شناخت پیدا کرده و آن ها را ارزیابی نموده و به نحوی بروی آن پدیده ها و یافته ها کار کند تا به نتیجه مطلوب برسد.
فرهنگ از مرز ایدئولوژی فراتر رفته و در واقع خمیرمایه هویت بخش افراد یک جامعه است. آگاهی از وجود زبان، نژاد، پیشینه، مذهب، عادات، رسوم، نهادها، و یک موطن واحد و مشترک ایجادگر یک فرهنگ مستقل است.
همان طور که مستحضرید فرهنگ ها سطوح مختلفی دارند، مانند فرهنگ روستایی، شهری، ملی و یا فرهنگ های خانوادگی، قومی یا قبیله ای و یا نژادی.
معمولاً هویت فرهنگ به یک ملت یا کشور محدود نمیشود. تمدن گسترده ترین سازه هویت فرهنگی است که در سایه آن، انسان های مختلف به مجموعه رسوم و سنن زیباشناختی، فلسفی و تاریخی و اجتماعی که تقریباً از دیگر رسوم متمایز است احساس تعلق میکند.
در دنیای معاصر تمدن های بارز و مشخصی وجود دارند که عبارتند از تمدن اسلامی، غربی، هندی و چینی.
در این پروژه ضمن پرداختن به فرهنگ سعی شده ضمن تعریف، دموکراسی مقابل آن ها را نیز به صورت مختصر و مجمل بیان نمائیم.
بر همین اساس ابتدا تعریفی از دموکراسی ارائه میشود و قبل از آن پرداختن به این موضوع را لازم میدانم که افراد و نخبگان، اندیشمندان و صاحب نظران هر یک تعریف خاص خود را از دموکراسی دارند که بیشتر متاثر از تاثیرات محیطی، جغرافیایی، تاریخی و فرهنگ آن هاست، و لذا اگرچه همه اندیشمندان بزرگ اصول اولیه دموکراسی را به رسمیت شناخته اند و به آن معتقدند ولی هرکدام با توجه به موارد فوق تعاریف خاص خود را ارائه میدهند. مثلاً آقای دکتر علیرضا پارسا در مقاله مفصلی که به پیوند ناگسستنی دموکراسی و حقوق بشر دارد، دموکراسی را استوار بر دو اصل: کنترل مردم به تصمیمات مجلس، و برابری در اعمال این کنترل میداند و بقیه موارد و حتی اصول دموکراسی را برای تحقق این دو پایه استوار میداند.
البته این صرفاً برداشت و تصور ایشان از دموکراسی است و هرکس دیگری میتواند اصول و پایه های دیگر برای دموکراسی معرفی نماید. در هر صورت آن چه مسلم است این است که، مفهوم دموکراسی برای اکثریت افراد جامعه بشری پذیرفته است و هر جامعه ای سعی دارد به وسیله نخبگان و روشنفکران خود، برای جامعه و فرهنگ خودش و همخوان و همساز نماید. اگر مشابهاتی در بین فرهنگ، مذهب، باورهای اجتماعی و … آن ها وجود دارد، با تکامل و تطبیق آن ها با دموکراسی، سعی در بومی کردن، مفهوم آن مینماید و در غیر این صورت دموکراسی را بعنوان ضرورتی اجتناب‌ ناپذیر که برای تمام جوامع بشری وجود داشته و خواهد داشت به جامعه خواستار آن عرضه میدارد.